اختلال افسردگی مداوم 

خلق افسرده در بخش عمده روز،به صورتی که با گزارش ذهنی یا مشاهده دیگران ،به مدت حداقل ۲ سال مشخص می شود

فرد افسرده وجود دو (یا تعداد بیشتری )از موارد زیر دارد:

۱.کم اشتهایی یا پرخوری .

بی خوابی یا پرخوابی

۳.انژی کم یا خستگی .

۴.عزت نفس پایین

۵.تمرکز ضعیف یا مشکل تصمیم گیری.

احساسات ناامیدی 

موارد زیر اختلال افسردگی اساسی نسبتا شدید را نشان می دهد

کانی ،زوج خانه دار ۳۳ ساله و مادر پسر ۴ ساله ای به نام رابرت است.او به برنامه سرپایی روانپزشکی ارجاع داده شده است،زیرا از ۳ ماه قبل که از شوهرش جدا شده،افسرده بوده،و نتوانسته است تمرکز کند.کانی شوهر خود دونالد را بعد از ۵ سال زندگی زناشویی ترک کرد.جر و بحث های خشونت آمیز بین این دو ، که در خلال آن شوهر کانی او کتک می زد ،در ۴ سال آخر

زندگی زناشویی آنها روی داده و از زمانی که او رابرت را حامله شد،شروع شده بود .

هر روز بین آنها دعوا بود و در خلال آن،دونالد آنچنان وی را کتک می زد که روی صورت و دست های او کبودی هایی ایجاد می شد ند.

کانی قبل از ازدواج با والدینش صمیمی بود و چند تا دوست داشت که به طور منظم آنها را می دید .او در دبیرستان سر  دسته تشویق کنند ه ها و دانش آموز خوبی بود.او سابقه افسردگی نداشت و سابقه خانوادگی بیماری روانی هم وجود نداشت .

دونالد در طول سال زندگی زناشویی،به طور فزاینده ای تحریک پذیر شده بود و از کانی ایراد می گرفت .

کانی در طول مدت ۳ ماه پس از اینکه دونالد را ترک کرد ،به طور فزاینده‌ای افسرده شده است .اشتهای او کم شده و ۵ کیلو لاغر شده است.او زیاد گریه می کند و اغلب ساعت ۵ صبح بیدار می شود و نمی تواند دوباره بخوابد. به کندی صحبت می کند، و خلق افسرده.

مورد کانی به وضوح نشان می دهد که فرد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی .