اختلالات یادگیری خاص

رشد تا کافی که در اختلالات یادگیری یافت میشود اصطلاحی که به تأخیر در رشد اشاره دارد میتواند در مهارتهای زبان ،گفتار ریاضی یا حرکتی آشکار شود و لزوماً ناشی از هیچ نقص جسمانی یا عصبی قابل اثباتی نیست از بین این ،مشکلات آنهایی که بیش از همه شناخته شده اند و تحقیقات زیادی درباره آنها انجام شده است انواع مشکلات خواندن / نوشتن هستند که جمعاً خوانش پریشی نامیده میشوند. در خوانش پریشی فرد مشکلاتی را در تشخیص کلمه و درک خواندن آشکار می سازد؛ معمولاً چنین فردی نقص چشمگیری در هجی کردن و حافظه نیز دارد . این افراد هنگام ارزیابی های مهارت روخوانی معمولاً کلمات را حذف ،اضافه و تحریف میکنند و روخوانی آنها معمولاً خیلی آهسته است.تشخیص اختلالات یادگیری به مواردی محدود می شود که در عملکرد مدرسه یا اگر فرد دانش آموز نباشد در فعالیتهای زندگی روزمره اختلال آشکاری وجود دارد – اختلالی که به علت ناتوانی عقلانی با اختلال رشد فراگیر مانند اوتیسم نیست نارساییهای مهارتی ناشی از اختلال کاستی توجه / بیش فعالی تحت این تشخیص کدگذاری شده اند. با این حال این کدگذاری معضل تشخیصی دیگری ایجاد میکند زیرا برخی پژوهشگران معتقدند که کاستی
توجه مبنای خیلی از اختلالات یادگیری است عموماً گفته میشود که کودکان و بزرگسالان مبتلا به این اختلالات اختلال یادگیری دارند پسرها به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از دخترها مبتلا به اختلال یادگیری تشخیص داده میشوند اما برآوردها در مورد میزان این اختلاف جنسیتی از تحقیقی به تحقیق دیگر بسیار تفاوت دارند. برآوردهای شیوع نشان داده اند که تقریباً از هر ۵۹ نفر یک نفر یا ۴/۶ میلیون نفر در ایالات متحده به اختلال یادگیری مبتلا هستند مؤسسه ملی بهداشت روانی، ۲۰۰۷). کودکان مبتلا به اختلال یادگیری به علت ناهمخوانی آشکار بین سطح پیشرفت تحصیلی مورد انتظار و عملکرد تحصیلی واقعی آنها در یک یا چند درس مانند ریاضی هجی کردن نگارش یا روخوانی چنین تشخیص داده میشوند معمولاً این کودکان هو شبهر کلی، زمینه های خانوادگی، و هنجارها و نمادهای فرهنگی دارند که با حداقل موفقیت متوسط در مدرسه هماهنگ هستند. آنها مشکلات هیجانی فلج کننده ندارند، به نظر نمی رسند که بی انگیزه باشند، همکاری کننده نباشند یا مایل نباشند که معلمان و والدین خود را خشنود کنند.
عوامل علیتی در اختلال یادگیری :
اختلالات یادگیری حاصل اختلالات ظریفی در سیستم عصبی مرکزی هستند. تصور می شود که این ناتوانی ها حاصل نوعی ناپختگی نارسایی یا بی نظمی باشند که کارکردهای مغز محدود میشوند که فرض شده در کودکان سالم، میانجی مهارت های شناختی می شوند و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری نمیتوانند آنها را خوب فراگیری کنند. برای مثال، چند پژوهشگر معتقدند که اختلالات یادگیری مرتبط با زبان مانند خوانش پریشی، یا ناتوانی مغز در رشد کردن به صورت نامتقارن در رابطه با نیمکره های راست و چپ ارتباط دارند. به بیان دقیق تر قسمتهایی از نیمکره چپ که معمولاً میانجی عملکرد زبان می شوند، به دلایل نامعلومی در بسیاری از افراد مبتلا به خوانش پریشی نسبتاً رشد نکرده اند (بیتون، ۱۹۹۷) تحقیقات اخیر با استفاده از MRI کارکردی حکایت دارند که افراد مبتلا به خوانش پریشی در مخچه نارسایی برانگیختگی فیزیولوژیکی دارند ریچاردز و همکاران (۲۰۰۵) چند پژوهشگر معتقدند که شکلهای مختلف اختلال یادگیری یا آسیب پذیری در برابر پرورش دادن آنها ممکن است به صورت ژنتیکی انتقال یافته باشند. به نظر می رسد که این موضوع به دقت اختلالات دیگر مورد مطالعه قرار نگرفته است اما شناسایی منطقه ژن برای خوانش پریشی روی کروموزوم ۶ گزارش شده است (شولت – کورن، ۲۰۰۱). گرچه قدری شگفت آور است که یک ژن تنها عامل علیتی در تمام موارد اختلال خواندن باشد، اما فرضیه دخالت ژنتیکی در حداقل نوع خوانش پریشی اختلال یادگیری نوید بخش به نظر می رسد. یک تحقیق انجام شده دربارۀ ناتوانی ریاضیات روی دو قلوها نیز شواهدی را برای مشارکت ژنتیک در این نوع اختلال یادگیری در اختیار گذاشته است .
درمانها و نتایج
چون هنوز با اطمینان نمیدانیم که کودکان مبتلا به اختلال یادگیری چه «اشکالی» دارند، مهم است که مشکلات و تواناییهای آنها به دقت ارزیابی شوند ، به طوری که درمان موفقیت آمیز بتواند اجرا شود ما در درمان خیلی از این کودکان موفقیت محدودی داشته ایم. چند گزارش غیررسمی و تک موردی ادعا کرده اند که با استفاده از رویکردهای درمانی متفاوت به موفقیت هایی دست یافته اند اما راهبردهای آموزشی مستقیم اغلب در تغییر دادن توانایی های این کودکان موفق نبوده اند و در مورد درمانهای خاص برای ناتوانی یادگیری تحقیقات معدودی که خوب طراحی و اجرا شده باشند وجود دارد.

ما در مورد سازگاری بلندمدت افرادی که با مشکلات ،شخصی تحصیلی و اجتماعی که ناتوانی یادگیری ایجاد میکند اطلاعات محدودی داریم دو تحقیق در مورد دانشجویان مبتلا به ناتوانی یادگیری حکایت دارند که آنها به عنوان یک گروه همچنان مشکلات تحصیلی،
شخصی و اجتماعی دارند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *