اختلال شخصیت دوری جو

افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری جو بازداری ،اجتماعی و درونگرایی شدید نشان می دهند که به الگوهای دایمی روابط اجتماعی محدود و عدم تمایل به برقراری تعامل های اجتماعی منجر میشود آنها به خاطر حساسیت مفرط نسبت به انتقاد و واکنش منفی و ترس از آن جویای برقراری ارتباط با دیگران نیستند؛ با این حال میل به محبت دارند و اغلب تنها و کسل هستند افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری ،جو بر خلاف شخصیتهای اسکیزوئید از تنهایی خود لذت نمیبرند ناتوانی آنها در برقراری ارتباط با دیگران موجب اضطراب حاد می شود و با عزت نفس پایین و خودآگاهی مفرط همراه است که به نوبه خود، اغلب با افسردگی همراه هستند . احساس بی عرضگی و بی کفایتی ،اجتماعی دو ویژگی بسیار شایع و پایدار اختلال شخصیت دوری جو هستند علاوه بر این پژوهشگران اخیراً ثابت کرده اند که افراد مبتلابه این ،اختلال کمرویی فراگیر نیز نشان میدهند و از موقعیتهای تازه و هیجانات از جمله هیجانات مثبت اجتناب میکنند و در توانایی تجربه کردن لذت نیز نارسایی هایی نشان دهند . تفاوت اصلی بین فرد تنهای مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید و فرد تنهای دوری جو در این است که فرد دارای شخصیت دوری ،جو ،خجالتی ،ناایمن و نسبت به انتقاد بسیار حساس است، در حالی که فرد دارای شخصیت اسکیزوئید کناره گیر سرد و نسبت به انتقاد نسبتاً بی تفاوت دارد روابط میان فردی برقرار کند ولی به خاطر ترس از طرد شدن از آن اجتناب می کند، در حالی که شخصیت اسکیزوئید دوست ندارد روابط اجتماعی برقرار کند یا توانایی آن را ندارد بین اختلال شخصیت دوری جو و فوبی اجتماعی فراگیر تمایز چندان روشنی وجود ندارد. چند تحقیق همپوشی قابل ملاحظه ای را بین این دو اختلال یافته اند که باعث شده برخی پژوهشگران نتیجه بگیرند که اختلال شخصیت دوری جو ممکن است صرفاً جلوه شدیدتر فوبی اجتماعی فراگیر باشد . مصاحبه بالینی با یک مراجع شخصیت دوری جو: کتابدار دوری جو به اسم سعید ، کتابدار ۳۵ ساله نسبتاً منزوی زندگی میکرد و آشنایان معدودی داشت و هیچ دوست صمیمی نداشت او از دوران کودکی بسیار خجالتی بوده و برای اینکه جریحه دار نشود یا مورد انتقاد قرار نگیرد از روابط نزدیک با دیگران کناره گیری کرده بود. دو سال قبل از اینکه درمان را شروع کند با فرد آشنایی که او را در کتابخانه ملاقات کرده بود برای رفتن به یک میهمانی قرار ملاقات گذاشته بود وقتی آنها به میهمانی رسیدند سعید شدیداً احساس ناراحتی کرده بود زیرا لباس مناسبی بر تن نداشت. او با عجله این میهمانی را ترک کرده و از دیدن دوباره آن فرد آشنا خودداری کرده بود. در جلسات اولیه ،درمان او بیشتر اوقات ساکت نشست و برای وی صحبت کردن درباره خودش خیلی سخت بود. بعد از چند جلسه به درمانگر اعتماد کرد و به رویدادهای متعددی اشاره نمود که در آنها توسط رفتار نفرت انگیز پدر الکلی خود در ملاء عام بسیار متأثر» شده بود. با اینکه او سعی کرده بود مشکلات خانوادگی خود را از دوستان مدرسه ای خویش پنهان نگه دارد، وقتی این کار امکان پذیر نشد در عوض روابط دوستی خود را محدود کرد، بنابراین، از خویش در برابر شرمندگی یا انتقاد احتمالی محافظت نمود. وقتی سعید برای اولین بار درمان را شروع کرد از ملاقات با افراد خودداری میکرد مگر اینکه مطمئن می شد آنها او را دوست خواهند داشت با درمانی که روی افزایش دادن جسارت و مهارتهای اجتماعی او تمرکز داشت توانایی وی در نزدیک شدن به افراد و صحبت کردن با آنها تا اندازه ای بهتر شد‌.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *