ارتباط اختلالات خوردن با انواع دیگر آسیب روانی

تشخیص های اختلال خوردن عموماً با اختلالات روان پزشکی قابل تشخیص دیگر ارتباط دارند. در واقع همزمانی ،اختلالات یک قاعده است نه استثنا برای مثال، تقریباً ۶۸ درصد بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی ۶۳ درصد بیماران مبتلا به پرخوری عصبی، و تقریباً ۵۰ درصد افراد مبتلا به اختلال ،پرخوری مبتلا به افسردگی نیز تشخیص داده شده اند . اغلب اختلال وسواس فکری- عملی در بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی یافت شده است . به علاوه در خرده تیپ پرخوری – پاکسازی بی اشتهایی ،عصبی و همین طور در پرخوری عصبی وقوع همزمان اختلالات سوء مصرف مواد وجود دارد اما نوع محدود کننده بی اشتهایی عصبی با میزان بالاتر سوء مصرف مواد ارتباط ندارد.اختلالات شخصیت همزمان نیز غالباً در افراد مبتلا به اختلالات خوردن تشخیص داده شده اند رو و همکاران د آنهایی که به نوع محدود کننده بی اشتهایی عصبی مبتلا هستند به اختلالات شخصیت در گروه مضطرب – دوری جو گرایش دارند .در مقابل اختلالات خوردن که مجموعه نشانگان پرخوری پاکسازی را شامل میشوند هم( بی اشتهایی عصبی و هم پرخوری عصبی) به احتمال بیشتر با مشکلات نمایشی هیجانی یا دمدمی بودن گروه ب)، مخصوصاً اختلال شخصیت مرزی ارتباط دارند . هماهنگ با این بیش از یک سوم بیماران مبتلا به اختلالات خوردن به نوعی رفتارهای صدمه زدن به خود پرداخته اند مثل پریدن یا سوزاندن خودشان که نشانه اختلال شخصیت. مرزی است. اختلالات شخصیت در بیماران مبتلا به اختلال پرخوری نیز یافت شده اند، اما الگوی روشنی پدیدار نشده است . افراد مبتلا به اختلال پرخوری . میزان بالای اختلالات اضطرابی ۶۵ درصد)، اختلالات خلقی (۴۶ درصد) و اختلالات مصرف مواد (۲۳) یک مشکل در ارتباط با بررسیهای ساده اختلالات شخصیت در بیماران مبتلا به اختلالات خوردن وجود دارد و آن این است که برخی اختلالات یافت شده در این بیماران می توانند عواقب سوء تغذیه باشند معلوم شده که گرسنگی کشیدن تحریک پذیری و وسواسی بودن را افزایش می دهد. بنابراین باید در نتیجه گیریهای خود محتاط باشیم.گرچه پیامدهای فیزیولوژیکی اختلالات خوردن میتوانند اختلالات شخصیت را تشدید کنند، اما فقط صفاتی را افزایش میدهند که قبل از ایجاد بیماری وجود داشته اند. پژوهش حکایت دارد که برخی صفات شخصیت در بیماران مبتلا به اختلال خوردن، ممکن است قبل از شروع این اختلال وجود داشته باشند و حتی زمانی که اختلال خوردن بر طرف شده و بیمار بهبود یافته است . هماهنگ با این یافته، در حدود دو سوم نمونه بیماران مبتلا به بی اشتهایی عصبی می گویند که حتی در . دوران کودکی، انعطاف ناپذیر و کمال گرا بوده اند .

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *