ماهیت و منشاء تصور ،قالبی پیش داوری و تبعیض:

در مکالمات روزمره، اصطلاحات تصور قالبی پیش داوری و تبعیض اغلب به طور مترادف به کار
می روند. اما د روان شناسان اجتماعی با بنا کردن مفهوم نگرشی کلی تر تمایزهایی بین آنها قابل شده اناء یعنی تصورات قالبی به عنوان جزء شناختی نگرش نسبت به یک گروه اجتماعی در نظر گرفته می شوند و شامل باورهایی درباره اینکه یک گروه خاص چگونه است، هستند. پیش داوری جزء عاطفی نگرش محبوب ، شده یا عبارت از احساسانی است که ما درباره یک گروه خاصی داریم تبعیض شامل جزء رفتاری نگرش یا اعمال افتراقی انجام گرفته نسبت به اعضای یک گروه اجتماعی خاص است.
تصور قالبی پیدا کردن: باورها درباره گروههای اجتماع همانند دیگر نگرشها تصور قالی درباره گروه ها به باورها و انتظاراتی توجه دارد که ما درباره اینکه اعضای آن گروهها چگونه هستند “.داریم تصورات قالبی میتوانند شامل بیش از فقط صفات باشند ظاهر جسمانی، فعالیتهای مورد ترجیح و رفتارهای احتمالی اجزای مرسوم انتظارات کلیشه ای هستند . صفاتی که تصور میشود بین گروهها تمایز ایجاد میکنند میتوانند ویژگیهای مثبت یا منفی ،باشند میتوانند درست یاغلط باشند و یا به وسیله اعضای گروه تصور قالبی شده، تأیید یا رد شوند.تصورات قالبی جنسیتی – باورها درباره ویژگی های زنان و مردان – حاوی صفات مثبت و منفی هر دو است تصورات قالبی هر جنس نوعاً عکس یکدیگرند. به عنوان مثال، در طرف مثبت تصویر قالبی جنسیتی زنان، آنها مهربان ،تربیت کننده و دلسوز تصور می شوند. اما در روی منفی سکه آنها را وابسته ضعیف و زیادی هیجانی می دانند. تصویر کلی ما از زنان این است که آنها از نظر گرم بودن بالا ولی از نظر کفایت پایین هستند. در واقع تصورات ما از زنان روی این دو بعد شبیه است به تصویر از دیگر گروه هایی که از نظر پایگاه نسبتاً پایین تصور شده و تهدیدی برای گروه های دارای پایگاه بالا محبوب نمی شوند . چنانکه خواهید دید وقتی یک گروه از قبیل یهودیان در آلمان نازی به عنوان تهدیدی برای گروه دارای پایگاه بالا تلقی میشو که گاهی به پیش داوری رشک آمیز معروف است)، آن گروه ها اغلب به صورت کلیشه ای از لحاظ گرمی پایین اما از نظر کفایت بالا تصور میشوند .
. مردان نیز به همین ترتیب دارای صفات مثبت و منفی هر دو تصور میشوند – با جرأت، و چیره دست از یک طرف و از طرف دیگر پرخاشگر،غیر حساس، و پرنخوت میبینند. چنین تصویری (یعنی از نظر کفایت بالا، اما از لحاظ صفات اشتراکی ضعیف) بازتاب پایگاه نسبتاً بالای مردان است. جالب اینکه، به خاطر تأکید زیادی که بر گرم بودن در تصور قالبی از زنان می شود، مردم گرایش دارند که درباره زنان در مجموع احساسات مثبت تری در مقایسه با مردان داشته باشند ــ یافته ای که از سوی ایگلی و ملادینیک (۱۹۹۴) به زنان معرکه اند تعبیر شده است. علی رغم این دوست داشتنی بودن بیشتر زنان با یک مشکل کلیدی مواجه هستند صفاتی که بنا به فرض دارای آنها هستند برای اشخاص دارای پایگاه بالا کمتر مناسب تلقی میشوند تا صفاتی که بنا به فرض مردان واجد آنها هستند. صفات زنان باعث میشود که آنها برای نقشهای حمایتی مناسب به نظر برسند که در نقش های حرفه ای واقعی زنان در امریکای امروز بازتاب می یابد و اکثریت قاطع زنان شاغل در کارهای دفتری پرستاری با مشاغل خدماتی هستند که همه این مشاغل پایگاه پایین تر و دستمزدهای کمتری از مشاغل مهارتی قابل مقایسه عمدتاً مردانه دارند. اگرچه زنان بیش از نیمی از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، ولی ساختار
قدرت هنوز به شدت مردانه است.

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *